چرا در بعضی روابط عاشقانه حس میکنیم که هیچ چیزی تغییر نمیکند؟
آیا تا به حال در رابطهای بودهاید که احساس کنید در یک حلقه بیپایان گیر افتادهاید؟ حسی شبیه به اینکه هر روز همان دیروز است و هیچ پیشرفتی در کار نیست؟ این حس رکود و سکون در یک رابطه عاشقانه میتواند بسیار فرساینده و ناامیدکننده باشد. اما چه عواملی باعث میشوند که چنین احساسی به وجود بیاید؟ در این مقاله، به بررسی 20 دلیل احتمالی میپردازیم. گاهی اوقات، به دلیل عدم آگاهی از این دلایل، متوجه نمیشویم که چرا رابطهمان دچار این وضعیت شده است. شناسایی این عوامل میتواند اولین قدم برای ایجاد تغییر و پویایی در رابطه باشد.
- ✅
عدم برقراری ارتباط موثر:
عدم توانایی در بیان احساسات، نیازها و انتظارات به طور شفاف و با صداقت. - ✅
ترس از آسیبپذیری:
عدم تمایل به نشان دادن جنبههای آسیبپذیر شخصیت خود به دلیل ترس از قضاوت یا طرد شدن. - ✅
تکرار الگوهای رفتاری مخرب:
تکرار رفتارهایی که در گذشته باعث ایجاد مشکل و اختلاف شدهاند. - ✅
عدم تلاش برای حل مشکلات:
نادیده گرفتن مشکلات و عدم تمایل به یافتن راه حلهای سازنده. - ✅
تمرکز بیش از حد بر نقاط ضعف:
تمرکز بر اشتباهات و نقصهای طرف مقابل به جای قدردانی از نقاط قوت او.
- ✅
بیتوجهی به نیازهای یکدیگر:
عدم آگاهی یا بیتوجهی به نیازهای عاطفی، فیزیکی و روحی طرف مقابل. - ✅
عدم وجود اهداف مشترک:
نداشتن اهداف و برنامههای مشترک برای آینده. - ✅
یکنواختی و روزمرگی:
عدم تنوع و هیجان در رابطه و انجام فعالیتهای تکراری و خستهکننده. - ✅
عدم اختصاص وقت کافی به رابطه:
کمبود وقت و توجه به یکدیگر به دلیل مشغلههای روزمره. - ✅
مقایسه رابطه با روابط دیگران:
مقایسه مداوم رابطه خود با روابط کاملا مطلوب دیگران و ایجاد نارضایتی. - ✅
نداشتن استقلال فردی:
وابستگی بیش از حد به یکدیگر و عدم وجود حریم شخصی و فعالیتهای مستقل. - ✅
عدم پذیرش تغییرات:
مقاومت در برابر تغییرات در شخصیت، اهداف و نیازهای یکدیگر. - ✅
انتظارات غیر واقعی:
داشتن انتظارات غیر منطقی از طرف مقابل و رابطه. - ✅
عدم قدردانی و تشکر:
فراموش کردن قدردانی از زحمات و تلاشهای طرف مقابل. - ✅
حسادت و مالکیت:
احساس حسادت و مالکیت بیش از حد و محدود کردن آزادی طرف مقابل. - ✅
عدم اعتماد:
وجود بیاعتمادی در رابطه به دلیل تجربیات گذشته یا رفتارهای مشکوک. - ✅
سکوت و انفعال:
سکوت در برابر مشکلات و عدم ابراز نارضایتیها به امید حل شدن خود به خودی آنها. - ✅
نادیده گرفتن خود:
فراموش کردن نیازهای شخصی و تمرکز بیش از حد بر نیازهای طرف مقابل. - ✅
نگرش منفی:
داشتن نگرش منفی و بدبینانه نسبت به رابطه و طرف مقابل. - ✅
عدم تلاش برای رشد فردی:
عدم تمایل به یادگیری، پیشرفت و ارتقای سطح کیفی زندگی.
این عوامل میتوانند به تدریج انرژی و پویایی را از رابطه بگیرند و باعث شوند که احساس کنیم در یک چرخه تکراری و بینتیجه گیر افتادهایم.

شناسایی و درک این دلایل، گام مهمی برای ایجاد تغییرات مثبت و بازگرداندن طراوت و شادابی به رابطه است.
1. عدم برقراری ارتباط موثر
یکی از بزرگترین دلایل ایستایی در روابط، عدم توانایی در برقراری ارتباط موثر است. وقتی نتوانیم احساسات، نیازها و نگرانیهای خود را به درستی بیان کنیم، سوء تفاهمها شکل میگیرند و مشکلات انباشته میشوند. ارتباط موثر فقط حرف زدن نیست، بلکه شامل گوش دادن فعال، همدلی و درک دیدگاه طرف مقابل نیز میشود. اگر در بیان احساسات خود مشکل دارید، سعی کنید از ابزارهای ارتباطی مانند “من-پیام” استفاده کنید تا احساسات خود را بدون سرزنش طرف مقابل بیان کنید. مثلا به جای گفتن “تو هیچوقت به من گوش نمیدی”، بگویید “وقتی من دارم صحبت میکنم و تو به من نگاه نمیکنی، احساس میکنم نادیده گرفته میشوم. ” تمرین کنید تا بتوانید بدون عصبانیت یا قضاوت، صحبت کنید و گوش دهید. با یکدیگر قرار ملاقات های منظم داشته باشید تا در مورد مسائل مهم صحبت کنید.
2. تکرار الگوهای رفتاری مخرب
بسیاری از ما الگوهای رفتاری مخربی را از دوران کودکی یا روابط قبلی خود به همراه داریم. این الگوها ممکن است شامل حسادت، کنترلگری، پرخاشگری یا اجتناب باشد. وقتی این الگوها در رابطه تکرار میشوند، باعث ایجاد تنش و درگیری میشوند و مانع از پیشرفت رابطه میشوند. شناسایی این الگوها اولین قدم برای تغییر آنهاست. با خودتان صادق باشید و ببینید آیا رفتارهایی دارید که به رابطه شما آسیب میزند. سعی کنید به جای سرزنش خود یا طرف مقابل، به دنبال علت اصلی این الگوها باشید. در صورت نیاز، از یک متخصص کمک بگیرید تا بتوانید الگوهای رفتاری خود را تغییر دهید. در مورد الگوهای خود با همسر خود صحبت کنید.
3. عدم تعیین اهداف مشترک
وقتی زوجها اهداف مشترکی ندارند، ممکن است در مسیرهای متفاوتی حرکت کنند و احساس کنند که از هم دور میشوند. اهداف مشترک میتوانند شامل برنامهریزی برای آینده، خرید خانه، بچهدار شدن یا حتی فعالیتهای تفریحی مشترک باشند. با هم بنشینید و در مورد اهدافی که هر دو دارید صحبت کنید. سعی کنید اهدافی را پیدا کنید که هر دو به آن علاقهمند باشید و برای رسیدن به آنها با هم تلاش کنید. داشتن اهداف مشترک باعث میشود که احساس کنید در یک تیم هستید و با هم برای یک هدف تلاش میکنید. اهداف باید واقع بینانه و قابل دستیابی باشند. اهداف خود را به صورت مکتوب ثبت کنید.
4. عدم اختصاص زمان کافی به رابطه
در دنیای پرمشغله امروز، ممکن است فراموش کنیم که به رابطه خود زمان کافی اختصاص دهیم. وقتی تمام وقت خود را صرف کار، خانواده یا فعالیتهای دیگر میکنیم، فرصتی برای با هم بودن و صمیمیت با شریک زندگی خود نداریم. حداقل یک بار در هفته زمانی را برای با هم بودن و انجام فعالیتهایی که از آن لذت میبرید، اختصاص دهید. این فعالیتها میتواند شامل شام خوردن در بیرون، تماشای فیلم، پیادهروی یا هر چیز دیگری باشد که از آن لذت میبرید. مهم این است که در این زمان با هم باشید و از بودن در کنار هم لذت ببرید. زمان با کیفیت مهم تر از زمان طولانی است. تلفن های همراه و دیگر عوامل مزاحم را کنار بگذارید.
5. عدم پذیرش تغییرات
تغییرات میتواند شامل تغییر شغل، نقل مکان، تغییر در سلامتی یا حتی تغییر در علایق و سرگرمیها باشد. به جای مقاومت در برابر تغییرات، سعی کنید آنها را به عنوان فرصتی برای رشد و یادگیری ببینید. با هم در مورد تغییرات صحبت کنید و ببینید چگونه میتوانید با هم از این تغییرات عبور کنید. انعطاف پذیر باشید. تغییرات میتوانند فرصتی برای نزدیک تر شدن به یکدیگر باشند.
6. عدم تلاش برای حل مسائل
همه روابط با چالشهایی روبرو میشوند. مهم این است که چگونه با این چالشها برخورد میکنیم. اگر به جای حل مسائل، آنها را نادیده بگیریم یا از آنها اجتناب کنیم، مشکلات انباشته میشوند و رابطه را تحت تاثیر قرار میدهند. وقتی با مشکلی روبرو میشوید، سعی کنید به طور مستقیم و با صداقت با آن روبرو شوید. به دنبال راهحلهای مشترک باشید و حاضر باشید برای رسیدن به یک راهحل سازش کنید. اگر نمیتوانید به تنهایی مسائل را حل کنید، از یک متخصص کمک بگیرید. یاد بگیرید که به طور سازنده دعوا کنید. بعد از دعوا، به دنبال آشتی باشید.
7. انتظارات غیر واقعی
انتظارات غیر واقعی میتواند باعث ناامیدی و نارضایتی در رابطه شود. هیچکس کامل نیست و ما نباید انتظار داشته باشیم که شریک زندگی ما تمام نیازهای ما را برآورده کند. انتظارات خود را بررسی کنید و ببینید آیا آنها واقعبینانه هستند. با شریک زندگی خود در مورد انتظارات خود صحبت کنید و ببینید آیا آنها قابل برآورده شدن هستند. قدردان تلاش های همسر خود باشید. بر روی نقاط قوت همسر خود تمرکز کنید.
8. عدم ابراز قدردانی
وقتی قدردانی خود را نسبت به شریک زندگی خود ابراز نمیکنیم، ممکن است او احساس کند که نادیده گرفته میشود و ارزش قائل نمیشود. از شریک زندگی خود برای کارهای کوچک و بزرگی که برای شما انجام میدهد تشکر کنید. قدردانی خود را به صورت کلامی، نوشتاری یا عملی ابراز کنید. به او بگویید که چقدر او را دوست دارید و چقدر برایتان مهم است. قدردانی باعث ایجاد حس خوب در هر دو طرف میشود و رابطه را تقویت میکند. حتی یک تشکر ساده هم میتواند تاثیر زیادی داشته باشد. قدردانی را به یک عادت تبدیل کنید.
9. عدم حفظ فردیت
در یک رابطه سالم، هر دو طرف باید فردیت خود را حفظ کنند و به علایق و سرگرمیهای خود ادامه دهند. وقتی تمام هویت خود را در رابطه از دست میدهیم، ممکن است احساس کنیم که خفه شدهایم و به دنبال فرار باشیم. به فعالیتهایی که از آن لذت میبرید ادامه دهید و زمانی را برای خودتان اختصاص دهید. به دوستان و خانواده خود وقت بگذارید و از حمایت آنها بهرهمند شوید. به همسر خود نیز اجازه دهید که فردیت خود را حفظ کند.
10. مقایسه رابطه خود با دیگران
مقایسه رابطه خود با روابط دیگران، مخصوصا در شبکههای اجتماعی، میتواند بسیار مخرب باشد. هر رابطهای منحصر به فرد است و مقایسه کردن فقط باعث ایجاد احساس نارضایتی و حسادت میشود. به جای مقایسه، بر روی نقاط قوت رابطه خود تمرکز کنید و برای بهبود آن تلاش کنید. از مقایسه کردن دست بردارید و از رابطه خود لذت ببرید. هر رابطه ای چالش های خود را دارد. بر روی نقاط مثبت رابطه خود تمرکز کنید.
11. عدم داشتن صمیمیت فیزیکی
صمیمیت فیزیکی نقش مهمی در یک رابطه عاشقانه دارد. کمبود صمیمیت فیزیکی میتواند باعث ایجاد احساس دوری و نارضایتی شود. صمیمیت فیزیکی فقط به رابطه جنسی محدود نمیشود، بلکه شامل لمس کردن، در آغوش گرفتن، بوسیدن و نوازش نیز میشود.
با شریک زندگی خود در مورد نیازهای خود در زمینه صمیمیت فیزیکی صحبت کنید و ببینید چگونه میتوانید این نیازها را برآورده کنید. زمانی را برای صمیمیت فیزیکی برنامه ریزی کنید.
12. عدم داشتن سرگرمیهای مشترک
داشتن سرگرمیهای مشترک به زوجها کمک میکند تا با هم وقت بگذرانند و از با هم بودن لذت ببرند. اگر هیچ سرگرمی مشترکی ندارید، سعی کنید فعالیتهایی را پیدا کنید که هر دو به آن علاقهمند باشید. این فعالیتها میتواند شامل ورزش کردن، سفر رفتن، آشپزی، تماشای فیلم یا هر چیز دیگری باشد که از آن لذت میبرید. مهم این است که با هم وقت بگذرانید و از با هم بودن لذت ببرید. سرگرمی ها فرصتی برای ایجاد خاطرات مشترک هستند.
13. عدم بخشش
همه ما اشتباه میکنیم. مهم این است که بتوانیم اشتباهات یکدیگر را ببخشیم و به جلو حرکت کنیم. اگر نتوانیم ببخشیم، خشم و رنجش انباشته میشود و رابطه را تحت تاثیر قرار میدهد. بخشش به معنای فراموش کردن نیست، بلکه به معنای رها کردن خشم و رنجش است. با شریک زندگی خود در مورد احساسات خود صحبت کنید و سعی کنید او را درک کنید. بخشش یک فرایند است و زمان میبرد.
14. عدم صداقت
صداقت پایه و اساس هر رابطه سالمی است. اگر دروغ بگوییم یا چیزی را پنهان کنیم، اعتماد از بین میرود و رابطه آسیب میبیند. همیشه با شریک زندگی خود صادق باشید، حتی اگر گفتن حقیقت سخت باشد. صداقت به ایجاد اعتماد و صمیمیت کمک میکند. اگر دروغ گفتید، مسئولیت آن را بپذیرید و برای جبران آن تلاش کنید.
15. عدم حمایت از یکدیگر
زوجها باید از یکدیگر حمایت کنند و در مواقع سختی کنار هم باشند. اگر یکی از زوجها احساس کند که حمایت نمیشود، ممکن است احساس تنهایی و ناامیدی کند. از شریک زندگی خود در اهداف و رویاهایش حمایت کنید. در مواقع سختی کنار او باشید و به او کمک کنید. حمایت به ایجاد حس امنیت و اعتماد کمک میکند.
16. عدم مدیریت مالی مناسب
مشکلات مالی میتواند فشار زیادی بر روی یک رابطه وارد کند. با شریک زندگی خود در مورد مسائل مالی صحبت کنید و یک برنامه مالی مشترک تنظیم کنید. اهداف مالی خود را مشخص کنید و برای رسیدن به آنها با هم تلاش کنید. از مشاور مالی کمک بگیرید.
17. دخالت خانواده
دخالت خانواده در رابطه میتواند باعث ایجاد تنش و درگیری شود. مرزهای مشخصی با خانواده خود تعیین کنید و از دخالت آنها در رابطه خود جلوگیری کنید. با شریک زندگی خود متحد باشید و در برابر دخالت خانواده ایستادگی کنید.
18. اعتیاد
اعتیاد به مواد مخدر، الکل یا سایر موارد میتواند تاثیر مخربی بر روی یک رابطه داشته باشد. اگر یکی از زوجها معتاد است، باید به دنبال درمان باشد. اعتیاد یک بیماری است و نیاز به درمان دارد. از متخصصان کمک بگیرید.
19. خشونت خانگی
خشونت خانگی هرگز قابل قبول نیست. اگر در یک رابطه خشونت آمیز هستید، باید به دنبال کمک باشید. خشونت خانگی یک جرم است و باید گزارش شود. از دوستان، خانواده و متخصصان کمک بگیرید.
20. عدم مراجعه به مشاور
گاهی اوقات، زوجها به تنهایی نمیتوانند مشکلات خود را حل کنند. مراجعه به مشاور میتواند به زوجها کمک کند تا مشکلات خود را شناسایی کنند و راهحلهای مناسب را پیدا کنند. مشاور میتواند به زوجها کمک کند تا مهارتهای ارتباطی خود را بهبود بخشند و رابطه خود را تقویت کنند. از مراجعه به مشاور نترسید.






خیلی وقت ها فکر می کردم همسرم اصلا به حرفام گوش نمی ده، تا این که یه روز فهمیدم منم درست نمی گم. وقتی یاد گرفتم آروم تر و شفاف تر حرف بزنم، همه چیز عوض شد. تو هم امتحان کن شاید مشکل از نحوه صحبت کردنت باشه.
یه زمانی مدام دنبال ایرادهای همسرم بودم، یهو دیدم خودم هم کلی مشکل دارم. وقتی یاد گرفتم بجای غر زدن قدردانی کنم، انگار دعواها خود به خود کم شد. زندگی مشترک بدون تشکر مثل ماشین بدون بنزین می مونه.
رابطه عاشقانه ای که در آن احساس رکود وجود دارد، مانند ماشینی است که در گل گیر کرده باشد. موتور روشن است اما حرکت نمی کند. یکی از مهم ترین عوامل این رکود عدم وقوف به این واقعیت است که عشق مانند گیاهی است که نیاز به آبیاری مداوم دارد. در یک تجربه بالینی، زوجی را دیدم که پس از پنج سال رابطه، تازه متوجه شده بودند که آخرین باری که بدون مشاجره با هم حرف زده اند را به خاطر ندارند.
جالب اینجاست که تکرار الگوهای مخرب در روابط، گاهی نتیجه ترس از آزمودن روش های جدید است. مغز انسان به دنبال آشناها می گردد حتی اگر آسیب زا باشند. در برخی جلسات مشاوره دیده ام که صرف تغییر زمان گفتگوی شبانه از حالت رو در رو به پیاده روی همراه با مکالمه، چه تاثیر شگرفی بر کیفیت ارتباط می گذارد. این تغییر ساده فیزیکی می تواند مسیرهای عصبی جدیدی در مغز ایجاد کند.
در تحلیل داده های پژوهش های زوج درمانی، یک یافته ثابت شده وجود دارد: زوج هایی که برای خود آیین های کوچک ارتباطی تعریف می کنند، کمتر دچار احساس رکود می شوند. حتی چیزی به سادگی خواندن یک داستان کوتاه با هم و بحث درباره آن می تواند جرقه های جدیدی در رابطه ایجاد کند. این سایت نکات ظریف بسیاری درباره روابط دارد که خواندنشان خالی از لطف نیست.
تصور اشتباهی وجود دارد که روابط باید همیشه پر از هیجان و نوآوری باشد. اما گاهی حل مشکل رکود عاطفی در پذیرش این واقعیت نهفته است که دوره های آرام رابطه نیز بخش طبیعی از چرخه عشق هستند. نکته ظریف اینجاست که باید بتوان میان رکود مخرب و آرامش سازنده تمایز قائل شد. این تمایز کلیدی است که در مطالب این سایت به خوبی به آن پرداخته شده.
تا این پست رو خوندم یه حالی شدم انگار برای من شخصا نوشته شده بود! چند وقتی بود حس میکردم رابطمون مثل چرخ گوشت میچرخه تو یه دایره بسته. حالا فهمیدم مشکل کجاست و چطور میتونم چرخو از این حالت دربیارم. فقط بخش تکرار الگوهای رفتاری که گفتی برام کلی دردسر درست کرده بود و تازه متوجه شدم…
اصلا فکرش رو نمیکردم نداشتن اهداف مشترک اینقدر روی رابطه تاثیر بگذاره. ما هم مدتها بود فقط روزمرگی میکردیم تا اینکه یه روز تصمیم گرفتیم لیست آرزوهامون رو با هم بنویسیم. همین کار ساده یه جورایی قفل رابطه رو باز کرد. چه کسی فکر میکرد نوشتن چند تا آرزو روی کاغذ اینقد رومون اثر بذاره؟
تو رابطه قبلیم یه مشکل بزرگم این بود که مدام دارم مقایسه میکردم با اون چیزی که توی شبکه های اجتماعی میدیدم. فکر میکردم همه کسایی که عکس میذارن کلی خوشبختن و ما تنها کسانی هستیم که مشکل داریم. اما بعد فهمیدم اونجا فقط ویترینه و پشت صحنه رو کسی نمیبینه…
یه چیزی که خیلی بهم کمک کرد این بود که فهمیدم گاهی وقتها من خودم با انتظارات بیجا دارم رابطمون رو خراب میکنم. اون روزی که فهمیدم شریک زندگیم قرار نیست کامل باشه و منم نباید ازش توقع معجزه داشته باشم یه عالمه بار از دوشم برداشته شد. واقعا بعضی وقتا خودمون دشمن رابطه مون میشیم بدون اینکه بفهمیم…
آخه راستش من چند وقت پیش کلی دودل بودم که این مشکلات رابطه رو با دوستام در میون بذارم یا نه. حالا بعد خوندن این پست تصمیم گرفتم لینکش رو براشون بفرستم. راستی اگه شما هم توی رابطتون چنین چیزایی رو تجربه کردید یا راه حلی پیدا کردید که براتون جواب داده، خوشحال میشم بشنوم. شاید تجربه شما هم به یه نفر دیگه کمک کنه…